loading...
هیئت فرهنگی مذهبی غریب مدینه(شهر مقدس قم-بنیاد)
poriyahavaei بازدید : 223 پنجشنبه 26 تیر 1393 نظرات (0)

 

میمون بن مهران گفت:نزد امام حسن(ع  )نشسته بودم که مردی امد و گفت:ای فرزند رسول الله فلان شخص از من طلبی دارد ولی من پولی ندارم برای همین او میخواهد مرا زندانی کند.امام فرمود:.........در حال حاضر مالی ندارم که بدهی تورا بپردازم .او عرض کرد:پس شما کاری کنید که او مرا به زندان نیندازد. امام در حالی که در مسجد مشغول عبادت(اعتکاف)بود .کفشهای خود را به پا کرد. من گفتم: فراموش کرده اید که در حال اعتکاف هستید و نباید از مسجد خارج شوید؟فرمود:فراموش نکرده ام اما از پدرم شنیده ام که رسول الله می فرمود:کسی که در برا وردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد. مانند کسی است که نه هزار سال.تمام روز وشب را به عبادت مشغول بوده است.

poriyahavaei بازدید : 272 پنجشنبه 26 تیر 1393 نظرات (0)

 

بسم الله ارحمان الرحیم

بوی عطر عجیبی داشت.هر وقت اسم عطرش را می پرسیدم سر بالا جواب میداد.وقتی شهید شد تو وصیتنامش اش نوشته بود

بخدا قسم هیچگاه به خودم عطر نزدم هر وقت میخواستم معطر بشوم از ته دل می گفتم "یا حسین"(علیه السلام)

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 62
  • کل نظرات : 84
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 66
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 82
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 90
  • بازدید ماه : 82
  • بازدید سال : 3,172
  • بازدید کلی : 29,480